گفت وگویی با عباس مرجانی

دغدغه امروز من دغدغه ماندگاریست

در گفت وگویی با عباس مرجانی، نایب رئیس هیئت مدیره شیرآلات بهداشتی راسان

– کارآفرین ناب: لطفاً خودتان را معرفی نموده و از سوابق کاری تان بفرمائید.

بعد از اتمام تحصیلات در حوزه علمیه تحصیل کردم و از خرمن علم آل محمد (ص) خوشه چینی کردم، مدت ها بعد و همزمان با کار در رشته حسابداری ادامه تحصیل دادم، چرا که معتقدم باید برای انجام هر کاری ابزار آن کار را در دست داشت. تجارت یک علم است و شما زمانی در تجارت موفق می شوید که اصول آن علم را بدانید؛ متأسفانه بسیاری از کسانی که در این عرصه مشغول اند از این علم بهره کافی نبرده اند و این است که در بسیاری از موارد سازمان ها به مشکلات جدی بر می خورند.

– کارآفرین ناب: راسان چه سالی تأسیس شد؟

اخوی بزرگ بنده از نیمه اول دهه پنجاه خورشیدی در این عرصه فعالیت داشت، منتهای مراتب در آن دوره تا سال 68، ما تنها به تجارت در این عرصه مشغول بودیم. در آن سال ها در یکی از نمایشگاه های کشور آلمان خرید گسترده ای انجام دادیم، بی خبر از اینکه قانونی در این دوره تصویب شده بود که طبق آن محصولی که در داخل تولید می شود، نباید وارد کشور شود؛ بالاخره اینکه برای واردات و فروش این محصولات خیلی به زحمت افتادیم و زیربار فشارهای گوناگون مالی و… قرار داشتیم که الطاف خدا این بار هم کارگشا بود.

از سال 74 کم کم به سمت تولید پیش رفتیم، اما از آنجا که در این حوزه تجربه کمی داشتیم و متخصص نبودیم تا مرز ورشکستگی هم پیش رفتیم. از سال 74 تا 80 در سعی و زحمت بودیم و در این سال ها راسان از زیر همه این رنج و محنت ها سربر آورد. از سال 87 بخش ویژه ای تحت عنوان بازاریابی و تبلیغات به وجود آمد که با کمک این بخش فعالیت های گسترده ای انجام گرفت.

– کارآفرین ناب: بنابراین قوام يافتگي مجموعه از سال 80 به بعد بود؟

بله. ما در این سال خودمان را یافتیم. دقت کنید این معنی دارد، بسیاری از افراد در مجموعه های همکار ما هنوز در حال انجام کار سنتی هستند، لکن به این نتیجه رسیدیم که باید علم را وارد این عرصه کنیم؛ ولی وارد کردن کسی که دانش دارد و تجربه ندارد، کار سختی است که متأسفانه اصلاً به آن توجه نمی شود. این حلقه اتصال بین دانشگاه و صنعت وجود ندارد؛ برای تقریب ذهن عرض می کنم، مهندس متالوژی از بهترین دانشگاه با معدل نوزده و نیم، متأسفانه تجربه اجرایی نداشته و تنها تئوری خوانده است، چرا اینها با معدل بالا نمی توانند جذب رشته های خودشان شوند؟ زیرا عموماً کار عملی بلد نیستند؛ حتی دوره کارورزی را هم درست طی نمی کنند؛ این نه تنها به ضرر صنعت است، بلکه ظلم به دانشجوست در حالی که ما در این مجموعه سعی کردیم دانشگاه را به صنعت گره بزنیم. برای نمونه مکاتباتی با دانشگاه امیر کبیر، هنرهای زیبای تبریز و… انجام دادیم که نخبه های خودشان را معرفی کنند. حتی ما حاضریم آن ها را بورسیه کنیم، شش ماه درس بخوانند شش ماه کار عملی انجام دهند و بتوانیم یک فرد شایسته مجرب تحویل دهیم. امروز 80 درصد نیروهای کار ما بین 27 و 28 سال قرار دارند.

– کارآفرین ناب: شما در اين رسيدن به هدف، به كار تيمي هم اعتقاد داشتيد؟

بله صددرصد. این اعتقاد قلبی من است، اما متأسفانه آسیایی ها خیلی اهل کار تیمی نیستند. عمر شرکت های ایرانی را در مقایسه با شرکت های بزرگ دنیا ببینید متوجه خواهید شد. چند سال قبل سفری به ژاپن داشتم، در طی این سفر بازدیدی هم از شرکت تویوتا داشتم، آنجا متوجه شدم که فقط موتور تویوتا و طراحی داخل اتاق خودرو در خود مجموعه انجام می شود و مابقی کارها برون سپاری شده است. اینها درس های بزرگی است که باید از پیشگامان صنایع بزرگ گرفت. ما نزدیک به 400 نفر پرسنل داریم، اگر نگاهی را که عرض کردم نداشتیم باید لااقل 2000 پرسنل در این مجموعه مشغول به کار می بودند.

در مجموعه این نگاه حاکم است که برای مثال شما برای کار تراشکاری، سرمایه ندارید و ما با شما شریک می شویم و شما از امکانات ما بهره می برید. ما سعی کردیم تنگ نظری را از مجموعه دور کنیم و به لطف خدا کارها به نحو شایسته ای پیش می رود. در حال حاضر نزدیک به 30 مدیر در این مجموعه بدون خستگی از جان مایه می گذارند؛ این آن نگاهی است که عرض کردم. تمامی پرسنل همه چیز را از خود می دانند.

–        کارآفرین ناب: تفاوت راسان با بقیه ی شیرآلات ساختمانی در چیست؟ شما چه خلاقیت هایی در کار خود کرده اید؟ یا چه خدمات متفاوتی نسبت به بقیه ی رقبا دارید؟

تفاوت را می توانیم در 3 دسته تقسیم بندی کنیم؛ اول تفاوت باطنی محصولات راسان با دیگر محصولات است؛ استفاده از مواد اولیه مرغوب، آزمایشگاهی مجهز، مراحل تولید منظم و دستگاه های به روز، که باعث تولید محصولات با کیفیت می گردند. دوم تفاوت های ظاهری که بیش تر به بسته بندی محصولات، نصب و راه اندازی رایگان، خدمات پشتیبانی با شبکه وسیع نمایندگان سراسر کشور و در نتیجه امنیت دادن به خریداران و مصرف کنندگان است. و سوم تفاوت در ارائه تصویر ذهنی مطلوب از برند به مخاطبان است که به لطف وجود تیم تحقیق و توسعه و ارتباط منظم آن با واحد بازاریابی، شاهد ارائه محصول جدید هر هفته یکبار هستیم که این موضوع یک رکورد در صنایع تولید شیرآلات کشور است.

–        کارآفرین ناب: راسان به چه کشورهایی صادرات دارد؟ آیا اصلاً صادرات در برنامه ی کاری شما قرار دارد؟

صادرات یکی از اهداف مهم در فروش محصولات راسان است. به لطف خداوند و همکاران فروش بین الملل، راسان این افتخار را دارد که محصولات خود را تقریباً به همه کشورهای همسایه و هم چنین مصر و سوریه صادر می نماید. کیفیت بالای محصولات، قیمت قابل رقابت با رقبای خارجی و هم چنین ارائه محصولات متناسب با فرهنگ هر کشور از عوامل موفقیت راسان در بازار صادرات بوده است. بازارهای صادراتی سود بیش تری نسبت به فروش داخلی دارد، اما با توجه به تعهد راسان نسبت به برآوردن نیاز داخلی، صادرات با توجه به تأمین نیاز داخلی انجام خواهد پذیرفت؛ خوشبختانه اکنون راسان یکی از برندهای خوشنام و معتبر در کشورهای همسایه می باشد.

– کارآفرین ناب: شما چگونه رقبا را کنترل می کنید؟

دوستان همکار ما در این عرصه بخشی از نیازهای خود را از ما تأمین می کنند و این باعث می شود که ما احاطه نسبی به قدرت آن ها در بازاریابی، میزان تولید و کیفیت شان داشته باشیم.

– کارآفرین ناب: پس اعتقاد بر نظارت بر رقبا داريد؟

بله 100%

–        کارآفرین ناب: بنابراین شما به فكر، بيش تر از فرد اعتقاد داريد؟

دقيقاً. یک فكر یک فكر است و هزار فكر هزار فكر؛ براي همين است كه در خدمت سربازي مي گویند 2 تا اشتباه اشكال ندارد 3 اشتباه خطرناك است. گاهی اوقات كارگرهای تولید را نیز در جلسات شرکت می دهیم، وقتی از آن ها نظر می خواهیم ايده هايي بسیار ناب ارائه می دهند.

– کارآفرین ناب: بخشی از سختی هایی که در این راه متحمل شدید، را توضیح دهید.

زندگی سخت است و اصلاً زندگی بدون چالش و سختی نمی شود. در زندگی اداری نیز هر کجا که دیدید مجموعه تان هیچ مشکلی ندارد، بدانید که یک اتفاق بد در حال وقوع است. ما میانگین هر 5 سال یک بار کار جدید ارائه کرده ایم، یک نوآوری و محصول جدید که مشکلات را حل کنیم. باید بدانید که بدون پرداختن هزینه، هیچ کاری رخ نمی دهد. باید در برابر چیزی که می خواهید به دست آورید، هزینه کنید؛ به قول معروف “پنیر مجانی تنها در تله موش یافت می شود”.

ما از نوسان دلار ضرر بسیار زیادی پرداخت نمودیم، اما به قول برخی از دوستان دلار هرچقدر می خواهد بشود، فقط ثبات داشته باشد. شما وقتی صادرات انجام می دهید نمی توانید در بازارهای بین المللی هر روز قیمت را تغییر دهید؛ ما برای چند سال آتی برنامه داشتیم اما متأسفانه اینقدر نوسان بازار زیاد بود که مجبور می شدیم به روز برنامه ریزی کنیم.

یکی دیگر از دغدغه هایی که در این مدت برای ما به وجود آمد، نبود کارگر بود. همه از بیکاری گلایه دارند، اما ما واقعاً یکی از بزرگ ترین دردسرهایمان نداشتن کارگر است. اینقدر این مسائل ما را آزار می دهد که تصمیم گرفتیم با سرمایه گذاری میلیاردی به سمت مکانیزه شدن مجموعه پیش برویم.

– کارآفرین ناب: یعنی آنقدر آزار دهنده بود که تصمیم به این کار گرفتید؟

بله. واقعاً خسته هستم؛ ما اینجا همه موارد راحتیِ نیرو را فراهم می کنیم، از حقوق، پاداش، ایمنی محیط کار اهمیت عاطفی و روانی و… اما نمی دانم چه اتفاقی افتاده که عده ای دنبال بهانه می گردند برای سر کار نیامدن. من احساس می کنم که بخشی از بیکاری به خاطر این مدارک بدون پشتوانه عملی است؛ مثلاً اینکه من چرا باید با مدرک لیسانس کارگری کنم؟ به نظرم این فکر درستی نیست و انسان را از پویایی و پیشرفت دور می کند.

– کارآفرین ناب: نگرش شما در مورد كارآفريني چيست؟

خداوند بزرگ تولید را دوست دارد. گمان می کنم که کارآفرینی یک جور عبادت باشد. شاید در آخرت همین کارها باعث رستگاری ما شود. شما وقتی کارآفرینی می کنید عده ای را دور هم جمع می کنید، آن ها را از خیلی از گرفتاری ها می رهانید و مهم تر اینکه جامعه قدم به قدم جلو می رود، شکوفا می شود، نشاط جاری می شود و تولید ثروت صورت می گیرد؛ اینها خیلی ارزشمند هستند، به نظر شما با چه میزان و معیاری می توان ارزش این را برآورد کرد جز خشنودی پروردگار؟

– کارآفرین ناب: الان شما كجای توقع تان  از مجموعه راسان ايستاده اید؟

شاید 50% چیزهایی که در ابتدا برای خود تعریف کرده بودیم، محقق شده است اما وقتی که خودمان را با خودمان مقایسه می کنیم، می بینیم که اول راه هستیم و نباید اشباع شویم. هر روز باید مطلبی یاد بگیریم و خودمان را به روز کنیم. بی گمان اشباع آغاز شکست است.

سخن آخر…

هميشه بايد تلاش کرد تا کارهای ماندگار انجام داد، دغدغه امروز من دغدغه ماندگاریست. دوست ندارم که این مجموعه مثل خیلی از شرکت های دیگر که با مرگِ بانی اش به پایان می رسد، با نبودن ما از بین برود. در این فکر هستیم که زیر ساخت های حضور در بورس را آماده کنیم و امیدوارم که این اتفاق هم ظرف چند سال آینده بیفتد.

در ابتدا اصلاً تولید را دوست نداشتم. منتهي کم کم به آن وابسته شدم؛ البته اعتقاد داشتم كه وابسته نشوم چون اصلاً جامعه ما اعتقاد به اين ندارد، مثلاً يک نفر جنس هاي بي كيفيت چيني را مي خرد و راحت در ایران می فروشد، چون اين معيار و اصول را ندارد و هر كاري دلش بخواهد برای رسیدن به سود انجام می دهد، اما فکر می کنم من سرباز این مملکت هستم و برای پیشرفت کشورم از هیچ چیز دریغ نمی کنم.